فردا از آن ماست (موج سوم )
احمدی نژاد: مجری: احمدی نژاد: مجری: احمدی نژاد:
سؤال خوب و مهمی است.
اگر بخواهیم در حوزه فرهنگ از مهندسی ترجمه ای داشته باشیم، یعنی سازماندهی و هدفمند کردن فعالیتهای فرهنگی کشور است. ما حتماً باید یک برنامه جامعی داشته باشیم که در آن برنامه هم روند کار علمی کشور ترسیم بشود هم فعالیتهای فرهنگی. بعد امکانات را به کار بگیریم که آن محقق بشود. این مهندسی فرهنگی می شود و نقشه جامع علمی کشور می شود.
الآن کارهای علمی زیادی در کشور انجام می گیرد اما اینها هم افزا نیستند. این که اینها را در یک نقشه بیاوریم یعنی هم افزا بشوند؛ یعنی کار تکرار نشود، ضمناً اگر یک کاری یک جا شد نفر بعدی برود ادامه آن را دنبال کند، ضمناً هدف معلوم باشد. بالاخره ما در پانصد رشته و پانصد زمین? مختلف می خواهیم کار علمی بکنیم، اینها هر کدام به کدام سمت بروند و اولویت هر کدام چه باشد. این می شود نقش? جامع علمی کشور.
بعد ما می خواهیم کار فرهنگی کنیم. مهندسی فرهنگی یعنی ما یک چارچوبی داشته باشیم که مثلاً در آموزش و پرورش بدانیم یک بچ? کلاس سوم دبستان وقتی از کلاس سوم فارغ می شود، این باید مفهوم پاکی و شجاعت را دریافته باشد.
یک دانش آموز کلاس پنجم وقتی بیرون می آید باید مفهوم قانونمداری و احترام به بزرگتر را دریافته باشد. یک دانش آموز کلاس سوم راهنمایی باید مفهوم عدالت و عدالت اجتماعی را به خوبی دریافته باشد و یک دانشجو وقتی می آید باید تعهد اجتماعی و آرمانی را خوب دریافته باشد.
حالا به جامع? بازارمان بیاییم، در بین کشاورزانمان و کارگران و کسبه برویم، اگر ما چنین مسیری را طراحی و عمل کردیم نامش مهندسی فرهنگی می شود. آن وقت یک مدیر می داند چکار بکند. کسی که می خواهد کتب درسی تنظیم کند می داند چکار کند. می داند مثالهایش چه باید باشد، انشایش چه باشد، بازیهایی که برای بچه ها طراحی می کند چه باشد، ارزش گذاریهایی که در کلاس انجام می دهد ناظر بر چه معیارهای باشد.
اینها هر دو لازم? پیشبرد اهداف فرهنگی و علمی کشور است. اینها نباشد کار زیاد می¬شود اما خیلی وقتها همدیگر را خنثی می کند، یا کف آن این است که ناهم افزاست یا تکراری است و ما را به سرعتی که می خواهیم به هدفمان نمی¬رساند.
به همین خاطر در دستور کار شورای انقلاب فرهنگی هم نقش? جامع علمی کشور هست، هم مهندسی فرهنگی و کارهای بسیار گسترده ای شده، واقعاً صاحبنظران و اندیشمندان آمده اند بحثهای خوبی مطرح کرده اند، تصمیمات بسیار خوبی گرفته شده؛ الآن ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی یک تصویر نسبتاً روشنی از مسیری که باید طراحی کنیم داریم. این باعث می شود که در تمام تصمیمات ما هماهنگ عمل می کنیم و تصمیمات ما مکمل هم و هم افزا هستند و در جهت یک هدف روشن هستند.
ما یک کار ضمیمه داریم به نام پیوست فرهنگی. به آن سؤال اول شما بر می گردم. تا امروز اگر یک پروژه ای در کشور اجرا می شد، یک کارخانه ای ساخته می شد، یک راهی زده می شد؛ (یعنی تا قبل از این،) کسی به آثار فرهنگی آن توجه نداشت که این آثارش منفی است یا می تواند مثبت باشد. یک پل است، یک کارخانه است، یک راه و یک سد است. این وقتی می آید دستگاه محیط اجتماعی تغییراتی می کند. یک سینماست، یک مجتمع فرهنگی، یک کتابخانه است، این یک آثار فرهنگی دارد؛ آیا آثار فرهنگی این از قبل مدیریت شده است؟ پیوست فرهنگی یعنی مدیریت آثار فرهنگی اقدامات اجتماعی دولت یا فعالیتهای عمرانی دولت که این کار شروع شده، آیین نامه ها تنظیم شده، واقعاً کار خوبی شروع شده و در حال حرکت و شکوفایی است.
خیلی متشکرم. فرصت این برنامه به پایان رسیده، اگر نکته خاصی در رابطه با مسائل فرهنگی دارید بفرمایید.
این بحثهایی که ما کردیم از موضع دولت بود اما نقش اصلی را در حوزه فرهنگ، مردم دارند. ما اهمیت دولت و هم? اینها را گفتیم. این فرهنگ اسلامی و ایرانی امروز ما که موجب افتخار ماست، بیش از آنکه توسط دولتها حفظ و منتقل شده باشد توسط متن مردم حفظ و منتقل شده است. آثار هنری و فرهنگی برجست? ما عمدتاً با پشتوانه و کار مردم بوده است.
ما در مدیریت فرهنگی نباید به نحوی عمل کنیم که مردم از صحنه کنار گذشته بشوند. نقطه آغاز شکست است.
ما اگر از اول انقلاب اجازه می دادیم مردم به آموزش و پرورش وارد بشوند اصلاً آموزش و پرورش یک چیز دیگری می شد. مگر در گذشت? کشور ما این هفتاد هشتاد سالی که آموزش و پرورش اسمی درست کردند قبل از آن چگونه بود؟ قبل از آن خود مردم بودند. مدرسه درست می کردند، معلم را تأمین می کردند، خودشان نظارت می کردند، تعلیم و تربیت انجام می شد، مردم کنار گذاشته شدند بار دولت سنگین شد و بازدهی آن هم خیلی کم شد. در زمین? هنر هم همینطور. نویسندگی و تولید کتاب هم همین است.
یعنی با دولتی شدن فرهنگ موافق نیستید.
اگر ما فکر کنیم فقط دولت می تواند فرهنگ را اداره کند این اشتباه محض است.
در این سوالاتی که شما کردید ما نقش دولت را گفتیم، اما حالا نقش دولت اولی است یا نقش ملت؟ نمی خواهم بگویم در تقابل هستند، مکمل اند اما وزن نقش ملت دهها برابر وزن نقش دولت است.
اگر مردم پای حفظ، ترویج، تقویم و عمق بخشیدن به فرهنگ نایستند، دولتها کارهای نیستند، به خصوص در ایران. عنصر اصلی حافظ فرهنگ ایران مردم بوده اند. امروز هم ما باید راه را برای مردم در هم? زمینه ها باز کنیم. در هنر، سینما، موسیقی، ادبیات، معماری شهرسازی، تعلیم و در تربیت.
وقتی متن مردم می آید سلامت هم می آید اما اگر متن مردم نباشند انحصاری یک عده خاص می شود. وقتی انحصاری شد دیگر خراب می شود. در بعضی بخشها می بینیم اصلاً درست نقطه مقابل ارزشهای انسانی در دنیا دارند حرکت می کنند. اسمش هم فرهنگ و هنر است. چون انحصاری است. وقتی متن مردم می آید فطرتها وسط می آید؛ یعنی نقطه اشتراک مردم با هم چیست؟ فطرتهاست دیگر. فطرتها هم وقتی آمد تولید و رنگ و بوی درست و انسانی پیدا می کند.
من از ملت عزیز ایران تشکر می کنم. انصافاً ملت ایران ملت فرهنگی، آرمانی و ملت عزیزی هستند.
ما به ملت ایران افتخار می کنیم و تشکر می کنیم و ان شاءالله در آینده حوز? فرهنگ در نسبت و ارتباط بیشتر با متن مردم جلو خواهد رفت و جمل? آخر هم خدمت مردم این هست که سرفراز باشی میهن من!
طبقه بندی: احمدی نژاد انتخابات رادیو
By Ashoora.ir & Night Skin